ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
چه شامها که چراغم فروغ ماه تو بود
پناهگاهم شبم گیسوی سیاه تو بود
اگر به عشق تو دیوانگی گناه منست
ز من رمیدن و
بیگانگی گناه تو بود
دلم به مهر تو یکدم غم زمانه نداشت
که این پرنده ی خوش نغمه در پناه تو بود
عنایتی که دلم را همیشه خوش می داشت
اگر نهان نکنی لطف گاهگاه تو بود
بلور اشک به چشمم شکست وقت وداع
که اولین غم من آخرین نگاه تو بود
بازآی و دل تنگ مرا مونس جان باش | وین سوخته را محرم اسرار نهان باش | |
زان باده که در میکده عشق فروشند | ما را دو سه ساغر بده و گو رمضان باش | |
در خرقه چو آتش زدی ای عارف سالک | جهدی کن و سرحلقه رندان جهان باش | |
دلدار که گفتا به توام دل نگران است | گو میرسم اینک به سلامت نگران باش | |
خون شد دلم از حسرت آن لعل روان بخش | ای درج محبت به همان مهر و نشان باش | |
تا بر دلش از غصه غباری ننشیند | ای سیل سرشک از عقب نامه روان باش | |
حافظ که هوس میکندش جام جهان بین | گو در نظر آصف جمشید مکان باش |