ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
بگذار که من عاشق و دیوانه بمیرم
از جام لبت نوشم و مستانه بمیرم
من عاشق و دل خسته ی آن چشم سیاهم
ای وای اگر بی تو در این خانه بمیرم
با یاد تو ای ماه چه شب ها که سحر شد
از سوز تمنّای تو این دل چو شرر شد
افسوس که هرگز تو سراغم نگرفتی
صد حیف که این عمرچه بیهوده هدر شد
هر شب ز فراقت ره میخانه بگیرم
شاید که نشان از تو ز پیمانه بگیرم
برگرفته از:http://nasimashg.blogfa.com
دلخوشم با غزلی تازه همینم کافیست
تو مرا باز رساندی به یقینم کافیست
گله ای نیست من و فاصله ها همزادیم
گاه گاهی که کنارت بنشینم کافیست
قانعم بیشتر ازاین چه بخواهم از تو
گاهی از دور تو را خواب ببینم کافیست
آسمانی!تو در آن گستره خورشیدی کن
من همین قدر که گرم است زمینم کافیست
من همین قدر که با حال و هوایت گه گاه
برگی از باغچه ی شعر بچینم کافیست
فکر کردن به تو یعنی غزل شور انگیز
که همین شوق مرا خوب ترینم کافیست
محمدعلی بهمنی
فکر کنم شناختمتون......